از نجف آباد تا آمریکای جهانخوار

خاطرات تجربه و زندگی جدید در آمریکا

از نجف آباد تا آمریکای جهانخوار

خاطرات تجربه و زندگی جدید در آمریکا

آمریکای رویایی

چندی پیش یکی از آشنایان ایمیلی را برایم ارسال مجدد کرده بود. همینکه شروع به خوندن اولین سطرهای ایمیل کردم از خنده مــُردم چرا که باز این روزهای نزدیک به زمان (نیمه های اردیبهشت به بعد) اعلام نتیجه ی قرعه کشی گرین کارت لاتاری آمریکا رسید و باز این شرکتها و آدمهای کلاهبردار از راه رسیدند و هر یک به هرنحوی که شده دنبال یک کــلـــّه ی مشتی و کمی تا قسمتی کم اطلاع میگردند تا یا کلاهـی بردارند و یا اینکه کلاهی گــَل و گـُشادی را تا خرخره بتپانند !! خلاصه ی کلام… کـُلــّی برای اون دوستم توضیح نوشتم که به این دلیل و اون دلیل کلاهبرداری محض است و اگه یه وقت پول زیادی داری بی زحمت بفرست بیار که حروم خورتر … ببخشید منظورم … نیازمندتر از خودم کسی نیست. این گذشت تا اینکه باز توسط یکی دو تا دیگر از خوانندگان وبلاگ مورد سوال واقع شدم و با اجازه ی شما میخوام اطلاع رسانی کنم که باباجان!!! کلاهبرداریه … گووول نخورید. از شما خوانندگان هم خواهش میکنم که حوصله کنید و تا آخر متن رو بخونید. البته من به همه ی اونایی که با دیدن این ایمیل، سخت وسوسه شده اند حق میدم چرا که اگه منم جای اون بنده ی خدایی بودم که از هیچ جا خبر ندارد و این توصیفات رو درباره ی آمریکای رویایی و نه آمریکای واقعی بشنوه؟ هرچی هم برایش قسم بخورید باور نمیکنه…   

  

  نشان ملی، سفارتخانه ها و ارگانهای رسمی آمریکا 

 

اولین حقــّه ای که به خرج داده اند نشان ملی و اداره های رسمی آمریکا را برسر ایمیل افزوده اند و از آنجا که وبسایتهای رسمی ارگانهای دولتی آمریکا پسوند gov دارند؛ کلاهبرداران نامحترم هم با استفاده از این دست کلمات یک آی دی گول زننده به این شکل visa.dv.gov @consultant.com ساخته اند. در ادامه … دقیقاً با کپی برداری از طـراحی رسید رسمی که موقع ثبت نام گرین کارت لاتاری به هرکسی یک شماره ی تاییدیه ی اختصاصی (کامفرمیشن نامبر) داده شده؛ این نامردان با اضافه کردن عکس پرچم آمریکا، اسم و فامیل، نام ایران و گاهی مواقع هم شماره ی تلفن یا اطلاعاتی اضافی تری و بدنبال اون با یک دروغگویی خاصی چنان بهشتی از آن آمریکایی نیست درجهان توصیف کرده اند که وقتی به یکی از همکاران آمریکایی ام نشان دادم از خنده مـــُرده بود و می گفت میشه آدرس بدید ما بریم تو اون آمریکا !!! اینجور که پیداست این یکی تقلبیه و لابد جنس چینیه !!؟ برای مــزّه هم شده توجه کنید که چه دروغهایی نوشته اند!!؟ گفتنی است که توضیحات بین (پرانتز) را بنده افزوده ام: 

 

 

        پــــرواز به ســـوی آمریکایی رویایی و ذهنی 

 

با این گرین کارت(توضیح: البته به همین خیال باش !!!) شما از تمامی مزایای یک شهروند آمریکایی برخوردار خواهید شد از جمله: شما حتی اگه هیچ آشنایی نداشته باشید میتونید وارد آمریکا بشید.(توضیح: این درحالی است که در این سالهای اخیر غالب افرادی که واقعاً هم برنده شده بودند؛ ولو که وضع مالی و پول نقدخوبی هم داشته اند؛ باز مجبور شدند در به در دنبال اسپانسر و حمایت کننده ای مالی در خود آمریکا بگردند.) از راه دولت آمریکا(ی خیالی) به شما یک سال بیمه رایگان میپردازد!!! همچنین از راه به شما یک آپارتمان رایگان به مدّت سه ماه در هر شهری که بخواهید؛ در اختیارتان قرار خواهد داد !!! درضمن تضمین شغلی هم دارید و ای بسا که از همان هفته ی اوّل ورودتان مشغول به کار بشید!!! فرصت ادامه تحصیل در هر کالج و دانشگاهی که تمایل داشته باشید!!! یادتون هم نره که همه ی این مزایا و موارد دیگر (که بعداً با چهارتا دروغ دیگه توی کت شما خواهیم کرد) رایگان است و اطلاعات بیشتر را وقتی به شما ارائه خواهیم کرد که 880 دلار به شماره ی حساب مخصوص واریز کنید. (بعد هم ما پول بی زبونتون رو هپولی هپول می کنیم و یه آب یخ هم روش می دیم پایین و شما هم بمونید و کلاهی گـُنده روی کلـّه و فلان چیز سوخته تان :)

 

 

          مقصود تویی .... عکسی از گرین کارت 

 

قصد ندارم با توضیحات بیشتر و بیشتر خسته تان کنم؛ ولی طفلی اون کسانی که در اوج ناامیدی داخل ایران و بدتر از همه تصویری رویایی که از خارجه و بخصوص آآآآآ مممممرررییییککککااا دارند؛ یک چنین ایمیلی دریافت کرده اند. مطمئنم که شونصد شبانه روز هم از ذوق خوابشون نبرده باشه …. بهرحال وظیفه ی بنده بود که به سرعت اطلاع رسانی کنم و چنانچه باز اطلاعات بیشتری نیاز شد در قسمت نظرات پاسخگوی شماها خواهم بود. بعنوان آخرین سخن شاید شنیده اید که: یه نفری همینطور چپ و راست نذر ابوالفضل میکرده که شانسش بزنه و جایزه ی بزرگ فلان بانک رو ببره… پس از چندی حضرت ابوالفضل به خوابش میاد و با خشم فراوان میگه :« اوی گوساله!! اوّل برو یه حساب توی بانک باز کن، بعد اینهمه نذر و نیاز کن .» حالا بشنوید حکایت ما و آن آشنا را که دوساعتی برایش دلیل و برهان آوردم و گفتم: «اصلاً میدونی که حتی خود سایت رسمی اداره ی مهاجرت آمریکا اطلاع رسانی هم کرده که این ایمیلها تقلبیه؟ میدونی که حتـّی موقع اعلام نتایج رسمی لاتاری(از نیمه های اردیبهشت ماه به بعد) این شمایید که باید با وارد کردن شماره ی مخصوص کانفرمیشن و اسم و بعضی مشخصاتتون نتیجه رو چک کنید و اگه قبول شده باشید این شمایید که از اون سایت رسمی درخواست میکنید که جهت مرحله ی بعدی و پرکردن برگه های مشخصات و وقت مصاحبه اقدام کنید؟؟ میدونی که تا موقع مصاحبه در کنسولگری آمریکا در دبی یا آنکارا به هیچوجه نباید پولی بدید؟…؟…؟» وقتی همه ی اینها رو گفتم یه دفعه رو کرده و میگه «راستش من هنوز ثبت نام نکرده ام و گفتم شاید به صورت شانسی قبول شده ام !!!» میدونم شما خوانندگان عزیز از خنده دلتون رو گرفته اید؛ ولی جای شما نه خالی که وقتی این حرف رو شنیدم؛ اونــجـــام از شدّت حرص تا پشت گردنم پاره شد!!! خاب! مثل اینکه دارم دوباره حرص میخورم… من برم . این شما و این نظرات محترمتوندرود و دوصد بدرود … ارادتمند حمید 

نظرات 18 + ارسال نظر
انا کارنینا شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:40 ق.ظ http://www.anacarnina.blogsky.com/

ممنون از توصیحات جامعتان. ممنون .

ضمن عرض سلام و خوشامد خدمت شما
انجام وظیفه بود و خواهش میکنم.

درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید

زیتون تنها شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:42 ق.ظ http://zeytoone-tanha.blogsky.com

سلام.
بارها و بارها در مورد لاتاری شنیده بودم. به روایات مختلف!
دوباره اومدم خونه آقا حمید و یه چیز تازه گرفتم و البته معتبر و موثق.
بسیار ممنونم.
جهت انجام کاری ، امروز از خیابون سعدی میگذرم. سلامتون رو خواهم رسوند!

زیتون گرامی
بنده به دفعات در این زمینه اطلاع رسانی کرده ام و باز هم خواهم نمود.... با اینحال فعلاً «مواظب کلاهتون باشید» تا ایشاالله به مرور بازم خواهم نوشت....

آخ!!! که چقدر از این جمله ی آخرتون حالی به حالی شدم.... نمیدونم این شعر رو شنیده اید« ای که از کوچه ی معشوقه ی ما میگذری/برحذر باش که سر میشکند دیوارش»!!! البته من در پاسخ جمله ی شما میگم دستت درد نکنه و باشه تا ایشاالله منم یه روز جبران کنم و از محلــّه ی شما بگذرم.... راستی نگفتی کیو اونجا میشناسی؟ سلام گرم منو بهش رسوندی که؟ راست میگی!!!! جدی!!! اینهمه پشت سر من بد گفت!!؟ اشکال نداره عوضش من فقط درباره ی اون خوبی میگم تا هردوتامون دروغ گفته باشیم!!!

درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید

کاکتوس صورتی شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ب.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

سلامون علیکم

وااااااای خدا چقدر ملت شریف ما باحالند

منم ۳-۴ سال پیش چند تا از این لاتاریها برنده شدم رقمش میلیاردی بوداااااا...حیف بهم ندادند

---

منم امروز تا نزدیکیای خیابان سعدی رفتم


مغسی بابت مطلب خوبتون



کاکتوس جان

نگفتی که بالاخره چقدر «کلاه سرت رفت»!!! یادمه یکی از رفقا میگفت: برام ایمیل اومد که چندمیلیون برنده شده اید و سریع اینقده پول برای بیمه و ارسال جایزه تون به فلان حساب واریز کنید... این دوست من حسابی بدپیله بود و میگفت چندباری که تماس میگرفتم همینطور هی ایمیل و یا تلفنهاشون رو از این کشور به اون کشور تغییر میدادند تا ردیابی و دستگیر نشند... آخرالامر یه نفرایرونی از یونان پاسخم را داد و کلی فک=حرف زد تا شاید مــُخم را بزنه.... دوستم میگفت: بهش گفتم... بیا یه کار دیگه میکنیم.... شما بی زحمت اینقده تومان=مثلاً 50 هزارتومان برای من بفرستید؛ من به سرعت براتون یه وکالت نامه ی تام الاختیار رسمی تهییه میکنم و براتون میفرستم شما پول را بردارید و نوش جانتون کنید.... همین شد که یارو رفت و دیگه خبری ازش نشد

ای بلا.... شماها چی شده یکی یکی راهی محله ی ما شده اید.... بابا نه دختراش اونچنان دلی میبرند و نه پسراشون.... البته یه چیزی بگما... من از اونایی بودم که مثل حالا از دور دل میبرم و از نزدیک زهــره!!!
راستی با کی کار داشتی؟ سلامم رو بهش رسوندی که؟ ای بی انصافا... کلی هم پشت سرم نخودچی خوردید!!؟؟ خاب الهی شکر... همینکه دلتون وا شده باشه عشقه!!

درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید

کانون وبلاگ نویسان فتح - صبای شیراز شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:46 ب.ظ http://kanoonFATH.blogfa.com

عجب !!!

ای جاااان به این کانون وبلاگ نویسان شیرازو که مثل همه ی بچه های شیرازی همیشه با محبت بوده اند ولو که فقط یه جواب کوتاه بنویسند

آره گــــُــلم !!! خیلی هم عجب!!!
درود و دو صد بدرود... ارادتمند حمید

مجید یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:12 ق.ظ http://diarenoon.ir

جاتون خالی دیروز اوباما زنگ زده بود میگفت من برم اونجا...یه عالمه دعوتنامه هم برام فرستاد..خلاصه از اون اصرار و از من انکار...منو بگو...مگه میام مملکت اجنبی؟من؟
تازه اقاااااااااااا (میشناسینش که؟) داشته به دنیا میومده گفته یاعللللللللللللی.(عیسی کیلو چنده دی:)(مدارکشم هست...من موندم اون حاج دکتر برادر که این حرفو میزده اون موقع زایمان ننه آقااااااااااااااا اونجا چیکار میکرده)..هاله نور هم همه که دارن...کلا مملکت امامزمونه..پولاشم که دست ماست...این تر نتمون هم ملیه...دیگه چی میخواییییییییییییییم؟جدا چی میخوایم بخوایم بیایم اونجا....

هیییییییییییی روزگااااااااااااااار

مجید خان
ببین میتونی در و دکـــّون ما رو تخته کنی!! بچــّه برو با ما جماعت وصل شده به اون بالا که هیچ... کم کم اگه هیچیمون نگوی میشیم خود امام زمان و شاید هم خدا... در نیفت و این وبلاگ رو هم با اونا در ننداز.... یعنی چه!!! دههه!!!

بعدشم این آقای «او+با+ما» اصلاً بخاطر همین که با ماست هی برات دعوتنومه داده.... باز خوبه خودت دیدی که هوووشکی رو تحویل نمیگیره!!! میگم حالا نگفتی: کی به سلامتی عازمی؟ البته آمریکا نگفتما... چون تو اصلاً از خارجه بدت میاد... سربازی رو میگم که یه کمی بلکه معنویت یاد بگیری!

درود و دوصد بدرود.... ارادتمند حمید

عبدالحمید حقی یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:29 ق.ظ http://http://hamidhaghi.blogsky.com

عجبا حیرتا

http://hamidhaghi.blogsky.com

حقی جان
اینکه خوبه.... یه اتفاقی افتاده که اگه برات بگم انگشت به دهن میمونی... گوشتو بیار جلو تا برایت بگم ...چند وقت پیش... پچ پچ پچ پچ پچ پچ خلاصه بعد ما رفتیم اونجا و... پچ پچ پچ پچ.... باور میکنی!!! جداً آدم انگشت به دهن میمونه

درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید

کاکتوس صورتی یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ق.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

من نه...به اونجاها نکشید...درحد سرگرمی بود

رفتم یه نفرو از مهدکودک بیارم

ایشالله خودتون بیاین تو خیابون سعدی قدم بزنید حالشو ببرید

والله تا اونجایی که یادمه توی خیابون سعدی و اون اطراف مهد کودک نداشتیم.... البته به زمان ما همه ی «کودکان» داشتیم شعار ما همه سرباز توییم... میخوندیم و واسه ی خودمون یه پارچه «مرد» بودیم و واسه ی همین نیازی به مهدکودک نبود!!!

ایشاالله قسمت بشه در کنار هم میریم توی پارکها و قهوه خونه های خیابون سعدی و کنار اون درختان و سبزه های مشتی قدم میزنیم و حالشو با هم میبریم.... چطوره؟

درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید

مجید یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ب.ظ http://diarenoon.ir

داغم رو تازه کردی....هی روزگار....باید رفت اش خوررررررررررد

آقا مجید
سخت نگیر... بالاخره این یه آشی است که در خونه ی هرکس میخوابه!!! خوشت اومد به ضرب المثلی که به کار بردم!؟ پس بخند و دل به تقدیر بسپار که ایشاالله همه چیز خیره.....
درود و دو صد بدرود... ارادتمند حمید

مجید ایران نژاد دوشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ق.ظ

سلام تنها وبلاگی که هر وقت باز می کنم حتی نظرات و پاسخ ها رو تا آخر می خونم و کلی هم می خندم اینه!!!
امروزم کلی سر این جمله ی ابوالفضل خصوصا لفظ منادایی گوساله!!! خندیدم .
آقا حمید ما به این فکرا نیستیم قرار شده دوستانی که اونور هستند -و یکی شون رو هم خوب می شناسی حتی بهتر از من - هر وقت دیدند وقت اومدن ما رسیده خودشون برامون دعوت نامه بفرستند ما تا اون وقت حتی ثبت نامم نمی کنیم . مثل همون گوساله!!

مجیدجان دلبندم
از اینکه اینطوری هوای رفیقتو داری که حتی نظرات دوستان رو میخونی؛ الهی که دمت خیلی گرم ممنون باشه و اینا!!
نشد!!!.... وسط دعوا نرخ تعیین نکن!!!... حالا یه کمی واسه ی هم تعارف تیکه پاره کردیم نشد که خراب شی سرم... دعوتنامه اش با من...البته اگه ما رو با یه تی پای بیرون نکردند و شرایط دعوت «آقامجید ایرانــجـــادآبادی» رو به کفرستان داشتیم... ولی اینکه به دلت صابون بزنی خراب بشی سر ما... بی زحمت خواب دیدی خیر باشه!

دور از جون.. این چه حرفی بود زدید... شما سرورید و اصلاً همین امسال به خود حاج حسین اوباما میگم یه گرین(سبز)کارت خوشگل آبی رنگ سفید متمایل به بنفش خدمت خودی خودی خودت ارسال کنه... خوب شد!؟؟
درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید که یادش بخیر یه روزی میگفتند: دبیر انجمن موسیقی فارابی.... هوووف

سحر دوشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:25 ب.ظ http://kudakiha.blogfa.com

سلام استاد حمید عزیز و شوخ طبع
عذرخواهی میکنم دیر به خونتون اومدم
استاد خیلی درگیرم خیلی..
پست قبلی که فوق العاده بود ..خیلی از این دید باز شما لذت بردم.اینکه با نگاهی کاملا بی طرف امریکا و جوانانش رو توصیف کردید و برای کسی که قصد مهاجرت داره روشن کردید که نخیر 100% از این خبرها نیست که این همه اینها دشمن دشمن میکنند و فقط دست روی نکات منفی که اکثرا هم خیالی هستند میگذارنند ..
این پست هم که بسیار جامع و مفید بود.. واقعا ممنونم.
راستی یک حرفی توی دلم هست ، با اجازه بگم یه وقت حسرت به دل نمیرم..
استاد شما قلم طنازی دارید و همیشه کامنتهاتونو پر انرژی و شاد شروع میکنید..منم دلم میخواست میتونستم حداقل یه ذره مثل شما شوخ طبع باشم که خب نیستم..خلاصه اینکه به خاطر نظرهای جدی امآیم وری ساری

سحر خانم
این نشد که دیربیایی و سرتو کج بگیری و مظلوم نمایی کنی!! بدو برو با «ولی»تون(البته هیچ ربطی به فقیه و اینا نداره ها) بهرحال باید با بزرگترتون تشریف بیارید و اوّل هم تشریف ببرید دفتر غیبتهاتون رو مجاز کنید و بعد بیایید تا باهم کل کل کنیم...

خوشحالم که هرزنوشته های بنده رو مفید و خواندنی توصیف میکنید. در ضمن نظرلطفتونه که بنده در نوشتن پاسخ دوستان ... چی چی بود...آهان... قلمم طنازه و انرجی داره و اینا... بهرحال تنها دارایی یه غربـتــزده ی غربزده همین رفقاست و باید به هرشکلی که میشه یه جوریی دلشون رو صفا بدیم دیگه.... آرزو میکنم که امور زندگی تون بر وفق مراد باشه...
درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید

عبدالحمید حقی سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:34 ق.ظ

سلام

منون که سر زدی

http://hamidhaghi.blogsky.com

انجام وظیفه بود و لذت بردم... تشکر از شما که همواره با نظر لطفتون این سراچه رو لایق برکت حضور قدومتون میدونید.

درود و دو صد بدرود... ارادتمند حمید

منوچهر سابق ! سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:57 ق.ظ http://www.manesabegh2.blogfa.com

ببخشید من زود تر بگم که با عهد و عیال ثبت نام کردیم و اگه ایشالا ماشالا قرعه کشی برنده شدیم روی اسپانسری شما حساب ویژه باز کردیم

نههههههه !!! منوچهر خان... شما که از این اخلاقا نداشتید!!! ولی نه دمتون گرم که بنده رو لایق میدونید. هرچند که هنوز دارای شرایط اسپانسر نیسیتیم ولی همینطوری فعلاْ چشششمممم!! تا ببینیم از خدا چی پیش میاد؟

درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید

سحر سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:13 ب.ظ http://kudakiha.blogfa.com

اقا اجازه

سحر
شرا!!!؟ ناراحت نباش!! دیگه ترکه و چوب و فلک که درکار نیست... خیلی زورمون برسه یه صفر و بمانه که دیگه این خودکار ماها هم زوری ندارد و بترس از اون آقاهه که تفنگ دارد و حقوق دارد و ایمان هم از نوع خود دارد!!!؟؟

خب دیگه گلیه نکن...ناژی...ناژی... برو سرجات بشین تا بعداً به حسابت برسم... نباشه نباشه ما بچه های انقلابیم!

درود و دوصد بدرود... ارادتمند حمید

اتی چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:28 ق.ظ http://2ashegh-1eshgh.blogfa.com

سلام جناب استاد..سال نوی شما با تاخیر فراوان مبارک....
من اول از همه برم بخونمتون که خیلی خیلی جا موندم...فقط قبلش خواستم سلامی عرض کنم...خوانند تون هستم جناب...

اتی گرامی
قبل از هرچیز یادت نره فردا با «ولی» تون(البته ربطی به اون فقیه نداره ها) تشریف بیارید مدرسه و اوّل از هرچیز تکلیف غیبتهاتون رو روشن کنید و بعدش هم زود باش همه ی درسهای عقب مونده رو خوب بخون که همین روزها «امتحان» داریم و نکنه نمره نیارین!!!

همینکه پس از مدّتها یادی از این حقیر کردید زهی افتخار برای بنده و درخدمتم.
درود و دو صد بدرود... ارادتمند حمید

مامان پارسا چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:58 ب.ظ http://dinasour.persianblog.ir/

سلام.من که درست نفهمیدم منظورتون اینه امیلهایی که میاد کلاهبرداریه یا اینکه لاتاری یه جور سرکاریه.میشه دقیقتر توضیح بدید

مامان گرامی پارساخان
بنده با اجازه تون اون دوتا نظرتون که در همین راستا بودند را حذف کردم و درست متوجه شدید که منظورم این دست ایمیلها بود که کلاهبرداریه محضه.... وگرنه و همانطور که قبلاً هم در ایمیل اصلی ام اطلاع رسانی کرده ام چنین برنامه ای(برنده شدن در لاتاری و اخذویزای گرین کارت آمریکا) وجود داره ولی شانس ایرانیان تقریبا یک چهارم درصد است. با این حال بازم امسال اطلاع رسانی خواهم کرد. در ضمن چشم!!! بازم اگه بشه در مورد ویزای کارآمریکا مطلب خواهم نوشت.

درود و دو صد بدرود.... ارادتمند حمید

سید جمال طباطبایی ازاد چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:34 ب.ظ http://ostadvashagerd.persianblog.ir

از طریق وب دوستانتان با وبتان اشنا شدم و از اگاهی رسانی به نسلی که تمام امال و ارزوی خود را در ان طرف اب یعنی سراب می بیند خوشحال شدم ممنونم از شما که صمیمانه افکار جوانان را روشن میسازید اگر مایل بودید به ما هم سر بزنید ممنونم از شما دوست عزیز

سیدجمال عزیز
قبل از هرچیز اجازه میخوام خدمت شما خوش آمد عرض کنم و امیدوارم که در این سراچه به شما خوش بگذره. البته این وبلاگ در اصل برای راحتی هموطنان داخل و در ادامه ی وبلاگ اصلی ام در وردپرس منتشر میشه. بنده سعی دارم که حقایق را آنچنان که هست و دیده و درک کرده ام توضیح دهم و نه بزرگنمایی داشته باشم و نه منفی نگرایی ازسر بی اطلاعی.

بهرحال درخدمت هستم و بنده همین الان عذرمیخوام اگه نمیتونم به این زودیها خدمت برسم. راستش رو بخواهی تمام طول روز درمحل کارم هستم و متاسفانه بیشتر سایتهایی که از خارج از آمریکا تغذیه میشند مسدودند و باید منتظر بشم وقتی برگشتم خانه و خودتون هم میدونید که علاوه برخستگی من پیرمرد... از سروکول بالارفتن بچــّه و غیج=جیغ بنفش عیال دیگه نفسی نمیذاره خدمت برسم. بااینحال چشم! در اولین فرصت عرض ادب خواهم کرد.

درود و دو صد بدرود.... ارادتمند حمید

کاوه پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:07 ق.ظ http://www.gongekhabdide.blogsky.com/

سلام آقا حمید
خسته نباشید و تبریک میگم
مطالبت همه خوندنی هستن
واسه اینکه بازم ادرستو پیدا کنم لینک اینجا رو میذارم تو وبلاگم بازم بهت سر میزنم
موفق باشی....

کاوه جان
قبل از هر چیز خیرمقدم عرض میکنم و امیدوارم که در این سراچه به شما خوش بگذره و خوشحالم که مطالب هرزنوشته ی بنده را شایسته ی اینهمه تشویق و حمایت دونستید. باعث بسی افتخار بود که ردی از اسم و نظر شما را در این مکان داشته باشم؛ چه برسد که نهایت خوشبختی شامل حال بنده و این وبلاگ باشد و اسم و لینکی نیز در خانه ی پرمحبت شما وجود داشته باشه.... دمت گرم و ممنون.

درود و دو صد بدرود.... ارادتمند حمید

kioshi یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:05 ب.ظ

Real addres please
for green card send to me

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد